بطور کلی زن نمی تواند درخواست طلاق نماید . مگر در صورت عیوب مرد که در این صورت با اثبات این عیوب مانند جنون مرد و …….چند مورد دیگر که قانون مدنی در ماده ۱۱۲۱ به آن اشاره کرده است، که در این صورت زوجه می تواند از دادگاه در خواست فسخ نکاح نماید ، نه در خواست طلاق .
اما قانون گذار در سال ۱۳۸۶ مادخ
۱۱۳۰ قانون مدنی در پارلمان احیاء کرد زیرا
در این ماده چنین تصریح شده بودکه:(در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر وحرج زوجه باشد،
وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقضای طلاق کند، چنانچه عسر وحرج مذکور در محکمه
ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد
زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود)
براے انجام و ثبت هر گونہ طلاق در دفاتر رسمے طلاق باید از طریق دادگاہ نسبت بہ دریافت گواهے عدم امڪان سازش اقدام ڪرد و سپسراے را بہ دفاتر طلاق براے ثبت رسمے و صدور طلاقنامہ ارائہ نمود.
مدارڪ ذیل بہ پیوست دادخواست طلاق توافقے توسط خود فرد یا وڪیل وے تقدیم میشود:
- سند ازدواج
- شناسنامہ و ڪارت ملے زوج
- شناسنامہ و ڪارت ملے زوجہ
- وڪالت نامہ محضرےطلاق( فقط در صورت اعطاے وڪالت در طلاق)
- توافق مبنے بر نحوہ پرداخت یا بذل مهریہ، نفقہ، تعیین تڪلیف حضانت فرزند مشترڪ.
در صورت مراجعہ بہ
وڪیل دادگسترے باید این نڪتہ را مد نظر داشت
در موارد ذیل زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید:
1- عدم پرداخت نفقه زن به مدت شش ماه
2- بدرفتاری غیر قابل تحمل مرد با زن و فرزندان
3- بیماری خطرناک غیر درمان مرد در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد
4- دیوانه بودن مرد در زمانی که امکان فسخ نباشد
در صورت احراز عسر و حرج زوجه، ضرورت ندارد که وی کل مهریه یا قسمتی از آن را بذل کند و بذل مهریه تنها میتواند قرینهای بر صحت ادعای زوجه تلقی گردد.
رای دادگاه تجدید نظر
با توجه به دادخواست تجدیدنظر و اظهارات زوجین در
جلسات رسیدگی در مرحله بدوی و با عنایت به اینکه اظهارات گواهان تعـرفه شـده از سـوی
تجـدیدنظـر خوانـده و صـدور حـکـم بر محکومیت تجدیدنظرخواه به فحاشی نسبت به تجدیدنظر
خوانده موجبات عسر و حرج زوجه را اثبات نمینماید و با عنایت به اینکه تجدیدنظر خوانده
حاضر به بذل حقوق مالی ناشی از زوجیت به زوج نگردیده