وکیل پایه یک دادگستری

سعید قاسمی ونجانی

وکیل پایه یک دادگستری

سعید قاسمی ونجانی

اعاده دادرسی در آرای قطعی کیفری

حکمی که از دادگاه کیفری صادر و با تجدیدنظر خواهی محکوم علیه در مرجع عالی تأیید می شود یا با  انقضای مهلت تجدیدنطر خواهی قطعی می گردد به مرحله اجرا گذاشته می شود  و نمی توان اجرای حکم را متوقف کرد.مگر اینکه دلایل یا شرایطی وجود داشته باشد تا با استناد به آن از دیوان عالی کشور تقاضای اعاده دادرسی شود چنانچه دیوان دلایل را قوی دید و اعاده دادرسی را تجویز کرد اجرای حکم موقتاً متوقف می شود.اعاده دادرسی به معنای رسیدگی و دادرسی دوباره به موضوع پرونده  است که توسط مرجع هم عرض آخرین صادر کننده رای قطعی صورت می گیرد.اما چه دلایل و شرایطی ایجاب می کند تا دیوان اعاده دادرسی را تجویز کند؟

 

 

ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می کند: درخواست اعاده دادرسی در مورد احکام محکومیت قطعی دادگاه‌ها اعم از آنکه حکم مذکور به اجراءگذاشته شده یا نشده باشد در موارد زیر پذیرفته می‌شود:

الف- کسی به اتهام قتل شخصی محکوم شود و سپس زنده بودن وی محرز گردد.

ب- چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی محکوم شوند و ارتکاب آن جرم به گونه‏ای باشد که نتوان بیش از یک مرتکب برای آن قائل شد.

پ - شخصی به علت انتساب جرمی محکوم شود و فرد دیگری نیز به موجب حکمی از مرجع قضائی به علت انتساب همان جرم محکوم شده باشد، به طوری که از تعارض و تضاد مفاد دو حکم، بیگناهی یکی از آنان احراز گردد.

ت- درباره شخصی به اتهام واحد، احکام متفاوتی صادر شود.

ث- در دادگاه صالح ثابت شود که اسناد جعلی یا شهادت خلاف واقع گواهان، مبنای حکم بوده است.

ج - پس از صدور حکم قطعی، واقعه جدیدی حادث و یا ظاهر یا ادله جدیدی ارائه شود که موجب اثبات بیگناهی محکومٌعلیه یا عدم تقصیر وی باشد.

چ- عمل ارتکابی جرم نباشد و یا مجازات مورد حکم بیش از مجازات مقرر قانونی باشد.


بندهای الف،ب،پ،ت در عمل کمتر اتفاق می افتد ولی بندهای دیگر از جمله مواردی است که در عمل دیوان با استناد به آنها، اعاده دادرسی را می پذیرد. مثلا اگر دادگاه در تعیین مجازات متهمی به جهات مخففه استناد کند ولی به حداقل مجازات حکم کند مورد از موارد اعاده دادرسی و منطبق با بند چ ماده 474 می باشد زیرا مجازات متناسب نخواهد بود.یا مثلا فردی زمینی را به صورت قولنامه به فرد دیگری می فروشد بعد مشخص می شود که زمین متعلق به غیر است علیه فروشنده به اتهام فروش مال غیر شکایت می شود بعد صدور حکم و قطعی شدن آن، سند رسمی بنام فروشنده (محکوم علیه) صادر می شود لذا مورد منطبق با بند ج خواهد بود زیرا دلیل جدیدی حادث شده است.

بنابراین دلایل ارائه شده باید منطبق با بندهای ماده 474 باشد تا توسط دیوان عالی قابل پذیرش باشد.دیوان با تجویز اعاده دادرسی رسیدگی مجدد را به دادگاه هم عرض آخرین صادر کننده رای قطعی ارجاع می دهد و چنانچه محکوم در زندان باشد با اخذ تأمین تا صدور حکم توسط دادگاه هم عرض آزاد می شود.

-

برای تماس با وکیل به صفحه نخست وبسایت مراجعه و یا با شماره های زیر تماس حاصل کنید

همراه 09124284550

دفتر (عصر روزهای زوج) : 88893739

نظرات 27 + ارسال نظر
فرود حسین پور دوشنبه 5 شهریور 1397 ساعت 18:07

با سلام
رسیدگی به جرایم أطفال قانونأ در صلاحیت دادگاه أطفال است،حال در صورتی که طفل زیر ١٨ساله ای مرتکب جرم غیر عمدی گردد و دادگاه گیفری به ان رسیدگی کند و قطعیت پیدا کند،ایا با توجه به عدم صلاحیت ذاتی دادگاه می توان نسبت به ان اعاده دادرسی داد؟با تشکر

سلام
صرف عدم صلاحیت از جهات اعاده دادرسی نیست. ولیکن اگر نتیجه حکم منجر به تعیین کیفر نامتناسب گردد یعنی فراتر از قانون باشد از این جهت می تواند در خصوص اعاده دادرسی مورد توجه باشد. موفق باشید.

حسن پنج‌شنبه 1 شهریور 1397 ساعت 02:38

سلام . داخل یه درگیری چند نفر رخمی شدن و یه نفر دندونش شکست ابتدا از 18 نفر شکایت کردن سپس بازپرس فقط برا سه نفر مجرمیت صادر کرد و دادگاه بدوی فقط برا دیه محکوم کرد . و جنبه عمومی گفت چون مشخص نیست کی ضربه رو زده برائت داده ولی تجدید نظر گفته چون شاکی فقط گفت آقای فلانی زده صرفا با همین دلیل چون هیچ دلیل و مدرکی ارائه نشده بود .فلانی رو به دوسال حبس محکوم کرده و فلانی هم سه نفر شاهد داره دراون تاریخ در محل درگیری نبود و در شهرستان دیگری بوده هم شخص دیگری اومده گفته با توجه به عذاب وجدان اقرار میکنم من شاکی رو زدم و قبلا هم با هم مشکل داشتیم حال اعاده دارسی دادیم که ما بیگناهیم ولی شعبه 11 دیوان میگه مطابق ماده 474 نیست . لطفا راهنمایی بفرمایید . کارمند هستم حبس ناحق بدبختم میکنه

سلام. صرف شهادت سه نفر به اینکه متهم در محل درگیری نبوده (اگر منطبق با سایر قرائن و اماراتی که ادعای شهود و متهم را تایید کند نباشد) از موجبات اعاده دادرسی نیست زیرا در اینصورت همه می توانند از این مفر استفاده کنند و به این خاطر دیوان این ادعا را اغلب نمی پذیرد. مع الوصف، فردی که اقرار به جرم میکند سند رسمی اقرارنامه در دفترخانه تنظیم کند و استشهادیه نیز پیوست درخواست اعاده دادرسی شود و مجددا تقاضای اعاده دادرسی کنید.

سیدسیاوش حسینی جمعه 29 تیر 1397 ساعت 16:23

سلام عرض میکنم مطالب جالب ورافع برخی مشکلات است

سعید چهارشنبه 23 خرداد 1397 ساعت 18:18

سلام.
از بنده دو بشکه ۲۰ لیتری اب گرفتن که میگن مشروبه دو درصد الکل هست....رای دادگاه یه سال حبس و ۱۳ ملیون جریمه و ۷۴ شلاق بود که تجدید نظر هم تایید کرد....حال با توجه به اینکه این مواد مشروب محسوب نمیشه ممکنه روی رای اعتراض مجدد کرد؟

با سلام
رای صادره از دادگاه تجدیدنظر قطعی است و قابل اعتراض نیست.
اگر دلیل جدید بر بی گناهی دارید در چارچوب ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری می توانید درخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور دهید. اگر دیوان پس از بررسی اعاده دادرسی را بپذیرد و قرار قبولی صادر کند اجرای حکم متوقف می شود.

بهمن دوشنبه 24 اردیبهشت 1397 ساعت 23:54

با سلام و خسته نباشی
بنده در حال ورود به دادسرا بودم درب ورودی و چند نفر ریخن سرم از پشت ۴ناحیه از پشت چاقو زدنم دوتا از انها را گرفتن و اون دوتا را هم ماشینشون گرفتن و من را هم به بیمارستان بردند من خودم شاکی نسبت به چاقو هستم و قاضی امده منو هم شاکی کرده هم متهم به اخلال در نظم عمومی دادگستری و انها را هم متهم کرده به چاقو زدن من و اخلال در نظم عمومی دادگستری و هر کداممان یکسال زندانی داده است و تجدید نظر هم با وجود هشت نفر شاهد ثبتی رای قبلی را تایید کرده و دوبار اعاده دادرسی زدم دیوان طبق ماده ۴۷۴ بند ج و دوبار ردم کرده و گفته باید دلیل قوی و محکم بیاوری در صورتی که من بی گناهم و منم هیچ اسیبی ب انها نرساندم گفته باید وکیل دانایی درخواست بنویسه برات
بعد امدم رفتم پیش دادستان شهرمون داداستا هم میگه باید بهشون رضایت بدی که منم به تو رضایت بدم تو را خدا اگ میتونی کمکم کن نزار حقم پایمال بشه
درضمن من هیچ سابقه ای هم ندارم
با تشکر۰۹۳۸۱۲۰۱۹۹۱

با سلام
تلفنی راهنمایی شدید.
موفق باشید

مسعود چهارشنبه 19 اردیبهشت 1397 ساعت 17:55

سلام. آیا برای پرونده های امنیتی هم وقتی که اعاده دادرسی پذیرفته شده باشد قاضی دادگاه هم عرض با تامین وثیقه باید زندانی را آزاد کند؟
در مورد یکی از دوستان بنده که مطالبق بند ج ماده 474 اعاده او پذیرفته شده است ولی قاضی با این دلیل که پرونده امنیتی است از آزاد کردن او خودداری میکند.
با تشکر

با سلام. اگر اعاده دادرسی پذیرفته شده باشد اجرای حکم متوقف میشود و چنانچه متهم زندان باشد با قرار تامین وثیقه آزاد میگردد مگر اینکه قاضی قرار بازداشت موقت صادر نماید که در این صورت در جرائم موجب سلب حیات تا 2 سال و در سایر جرائم تا 1 سال با لحاظ ایام بازداشت قبلی می توان متهم را در زندان نگه داشت.
موفق باشید

یاسر چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 ساعت 21:10

سلام ببخشید ما 6 متهم بودیم که دو نفرشون مارواعتراف کردنو گفتن جنسی که از ما گرفتند ماله یاسر بوده ولی از بنده جنسی کشف نشده وهیچ کدومو گردن نگرفتمو اقراری در پرونده نکردم بازپرس واسه ی من منع تعقیب صادر کرد پرونده بسته شد بعد از دو سال دوباره بهم سه سالو شش ماه حبس دادن بنا به هیچ دلیلی بمن حبس دادن بنظره شما میشود اعاده دادرسی کرد؟ بنا به این که به دلیل نداشتن ادله اثباتی بازپرس برام منع تعقیب صادر کرده بود.

با سلام. اگر قرار منع تعقیب قطعی بوده موجبی برای رسیدگی و صدور حکم محکومیت وجود نداشته است . مگر اینکه قرار منع تعقیب با اعتراض شاکی در دادگاه نقض شده باشد که در این صورت منع تعقیب از موارد اعاده دادرسی نیست.

رامین پنج‌شنبه 9 فروردین 1397 ساعت 02:51

سلام من در اسفند 92 ازبانک تقاضای وام کردم که موافقت شدکه سند منزل پدر خانم رو در رهن بانک گذاشتم رییس بانک گفت این وام را باید به اسم سه نفر باشه که اسم من وخانمم وپدرخانم رادادم ومبلغ کل 120میلیون تومان بود بعد ازاینکه تمام مراحل سندی وامضاها انجام شد رییس بانک گفت هفته دیگه پرداخت میشود بانک مذکور درسربندر استان خوزستان بود ومنزل من درتهران است این وام باسه کارت بانکی که بنام هرکدام از ما سه نفر بوده یعنی کارت هایی که به نام مابوده رو با رمزکارت هابه شریک من که در کاره دیگری شریک من بوده رو داده وبه گفته رییس بانک دردادگاه به این عنوان که شریک من به رییس بانک گفته اینها درتهران هستن ونمیتوان بیایند اینجا کارت ها رو بده تابرای آنها بفرستم که شریک بنده مبلغ وام هارو بنفع خود استفاده کرده ودراین وام هیچ گونه ارتباطی نداشته است وهیچ رسیدی مبنی بر گرفتن این وام نه به شریکم داده ام نه به بانک لذا بعداز شکایتم دردادگاه کیفری سربندر هم رییس بانک تبره شد وهم وام گیرنده که دردادگاه اظهار کردن که اینکار رو کرده اند بعد از اعتراض به رای بدوی در دادگاه تجدید نظر اهواز هم رای تایید شدوهردوراتبره کردن حال سوال من این است که بانک حق همچین کاری را داشته که وام مارو به شخص دیگری بده وسند ما رو به اجرا بگذارن ممنون میشم که جواب من رو بدهید شماره من هست 09351271166 رامین چوبندی باتشکر از شما

با سلام
اگر شکایت کیفری به نتیجه نرسیده است و شریک شما اجازه دریافت کارت ها را نداشته است در حال حاضر باید دادخواست حقوقی به طرفیت شریک و بانک و رئیس بانک ثبت کنید تا دادگاه حقوقی به موضوع رسیدگی نماید.
موفق باشید

شهروند دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت 13:44

بزرگوار دو بار در دیوان عالی کشور درخواست تجویز اعاده دادرسی مطرح نموده ام که منجر به رد درخواست گردیده .در پرونده هیچ دلیلی بغیر از شهادت شهود وجود ندارد که مجکومیت قطعی دو نفر از آنها صادر شده است و دلیل جدید هم وجود داشته به اینکه شاکی چندین دفعه در حضور افرادی اقرار کرده که شکایتش خلاف واقع بوده و .....
بار اول دیوان عالی به جهت رد درخواست استناد کرده بود که گواهی قطعیت حکم شهود کذب پیوست نیست !!! و این درحالی بود که پیوست شده بود و قاضی عینکشو نزده بود ،رفتم شعبه متوجه اشتباهش شد و گفت ی بار دیگه درخواست بده بار دوم درخواست دادم الان زنگ زدم سردفتر شعبه گفت رد گردیده .و باید دو هفته صبر کنی تا تایپ بشه ؟!

۱_سه نفر در دادگاه شهادت دادند که محکومیت دو نفرشان صادر شد
۲_هیچ کدام به عنصر مادی جرم شهادت نداده اند
۳_اظهارات شهود متناقض است .اظهارات شاکی با اظهارات بعدیش در تضاد است

۴_دو نفر از شهود اظهاراتشان را پس گرفتند .
۵_دلیل جدید مبنی بر پرونده سازی کشف گردیده و پیوست گردیده .

چکار کنم الان ؟

باسلام
صرف اثبات کذب شهادت شهود از موجبات اعاده دادرسی نیست مگر اینکه مبنای رای صادره براساس شهادت شهود باشد که د ر این صورت اثبات شهادت کذب و قطعیت آن از موارد و موجبات اعاده دادرسی خواهد بود. موفق باشید

اسماعیل جمالی سه‌شنبه 8 اسفند 1396 ساعت 00:20

با عرض سلام وخسته نباشید
این جانب به صرف فرم زدن چکی تحت عنوان خیانت در امانت شکایت میشود و نهایتا در مرحله تجدید نظر به ۴ ماه حبس محکوم شدم و تقاضای اعاده دادرسی نمودم به استناد این که صرف فرم زدن و باتوجه به اینکه اصل چک را نیز به شاکی مسترد نمودم جرم خیانت در امانت واقع نشده است و دیوان هم درخواست اعاده را به شعبه ۳۵ ارجاع و شعبه هم پس از بررسی لایحه طی مکاتبه ای با شعبه اجرای احکام کیفری درخواست اصل پرونده را جهت بررسی نموده است حال باتوجه به اینکه حکم جلب این جان جهت حبس صادر شده است آیا میتوان تا رسیدگی نهایی اجرای حکم را متوقف نمود
با تشکر

باسلام
چنانچه دیوان اعاده دادرسی شما را قبول نماید اجرای حکم متوقف خواهد شد. بنابراین در فرض سوال که صرفا دیوان اصل پرونده را مطالبه نموده است از موجبات توقف نمی باشد.
موفق باشید

اسماعیل جمالی سه‌شنبه 8 اسفند 1396 ساعت 00:06

سلام خدا قوت
این جانب به صرف فرم زدن چکی هرچنداصل چک را به شاکی پس دادم در مرحله تجدید نظر به 4 ماه حبس محکوم شدم و تقاضای اعاده دادرسی دادم که با استرداد چک دیگر جرمی واقع نشده است و دیوان هم به اجرای احکام مکاتبه نموده که پرونده به شعبه ۲۵ ارسال شود .حال با توجه به اینکه حکم جلب من را گرفته اند میتوان درخواست توقف عملیات اجرایی داد . ممنون از لطف شما

مهدی سعید چهارشنبه 18 بهمن 1396 ساعت 00:52

با عرض سلام و خسته نباشید. در یک پرونده تصادف که دو خودرو با هم برخورد کرده بودند .ماشین سومی هم وجود داشت که عامل اصلی تصادف بود ولی از صحنه متواری شده و هیچ گونه اثری از وی نبود تا اینکه بعد از چند وقت اشخاصی که در محل تصادف صحنه را دیده بودند زنگ زدند و شخص متواری را معرفی کردند . ومن هم پیگیر شدم تا اینکه در کارشناسی پنچ نفره شخص متواری با سرنشین های خودرویش که به عنوان شاهد به نفع من حاضر شده بودند روبرو شد و اعتراف به برخورد و متواری شدن کرد و ماشین وی نیز مورد کارشناسی قرار گرفت و محلهای برخورد مشخص شد ودر رای کارشناسی هم ذکر شده است .قاضی رای کارشناسی هییت پنچ نفره که از دو استان حضور داشتند را رد کرده و خود صدور به رای نموده اند. و این در حالی است که در کارشناسی .شخص مورد نظر احضار و اعتراف به برخورد و متواری شدن کرد و شایان ذکر است که وی هیچ گونه اعتراضی هم به رای هییت در وقت قانونی به دادگاه نکرده یعنی رای را قبول داشتند. وبه جز این اقای قاضی شهادت دو نفر از سر نشین های خودروی مورد نظر که هم در دادگاه وهم در کارشناسی شهادت به برخورد و فرار شخص متواری دادند را نادیده گرفته و خود اقدام به کارشناسی کرده و دوباره بنده را مقصر اعلام کرده اند. متاسفانه دادگاه تجدید نظر هم بدون تعیین وقت رسیدگی و دعوت طرفین مبادرت به انشاء رای نموده و رای قبلی را تایید کرده اند و این همه بی عدالتی به خاطر این است که شخص مورد نظر از خویشاوندان دادستان محترم میباشد و حال خواهشمندم راهنمایی کنید که برای گرفتن حقم چه باید بکنم

سلام
باید رای را ملاحظه کرد تا اظهار نظر مقدور شود. بطورکلی اگر از مرجع کیفری رای صادر شده باشد و شما اگر محکوم شده باشید در چارچوب موارد مندرج در ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری امکان تقاضای اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور وجود دارد. اما اگر شاکی باشید این امکان میسر نیست.

محمد پنج‌شنبه 28 دی 1396 ساعت 01:25

1_فردی به سه اتهام مورد تعقیب قرار می گیرد و تنها اظهارات دx و y بر علیه متهم موجود است.
2_در دادگاه بدوی به سه اتهام محکوم می گردد.
3_بعد از صدور حکم محکومیت غیر قطعی x و y از اظهارات خود رجوع می کنند
3_در دادگاه تجدیدنظر از اتهام اول تبرئه
_از اتهام دوم با این استناد با توجه به اینکه شهود به صراحت شهادت داده اند که مرتکب فلان جرم شده است رای بدوی را تایید و این در حالی است که بر خلاف رجوع از شهادت شهود که عرض شد حکم محکومیت صادر شده

و در خصوص اتهام سوم با استناد به اینکه تفهیم اتهام صورت گرفته و در کیفر خواست مورد اشاره بوده و حتی دادگاه تفهیم اتهام کرده است اما اظهار نظری نکرده است در این مورد دادنامه را نقض نموده است و از دادگاه بدوی در خواست رسیدگی معمول را خواستار شده است .در دادگاه با استناد به اینکه صرف نظر از اینکه شهود در صفحات فلان و فلان اظهارات خود را پس گرفته اند و از اظهارات خود رجوع کرده اند و همچنین با استناد به اظهارات متناقض و ضدو نقیض شهود حکم برائت صادر گردیده است و این حکم به لحاظ عدم تجدیدنظر خواهی قطعی گردیده است.


حال این سوال مطرح است به لحاظ اینکه استناد و نتایج هر دو حکم متفاوت می باشد در خواست اعاده دادرسی کرد؟و یا اگر شاکی در حضور دونفر اقرار کرده باشد که اظهارات ساختگی بوده است می توان اعاده دادرسی کرد ؟

ائا باوجود رجوع از شهادت شهود و استناد به شهادت همان شهود خلاف شرع بین نیست؟

اگر پرونده در داگاه به اسم اقای x ثبت شده باشد به عبارتی ایشان شاکی تلقی شده باشد و بعد از اظهارات شاکی به عنوان گواه استناد نموده باشد و در پرونوه صرفا یک خانم گواه دیگر باشد و ایشان هم از اظهارات خود رجوع کرده باشد چکار باید کرد؟
اگر متهم شهود بسیاری داشته باشد اما در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نشده باشند ایا با وجود دلیل جدبد دیگر میتوان با استناد به کشف ادله و مدارک جدید اعاده دارسی کنم

با سلام
اگر تناقض و استنتاجات دادگاه در صدور حکم محرز باشد بطوریکه در خصوص شخص برای اتهام های واحد احکام متفاوت صادر شده باشد یا مبنای صدور حکم شهادت شهود باشد و خلاف آن اثبات گردد یا احراز شود که مبنای حکم شکایت شاکی باشد و احراز شود که شکایت وی ساختگی بوده است با لحاظ سایر اوضاع و احوال اطمینان آور برای دیوان عالی کشور می تواند از موجبات اعاده دادرسی باشد. باوجوداین، نیاز به بررسی دقیق مستندات و مدارک می باشد.
موفق باشید

اباذر سه‌شنبه 26 دی 1396 ساعت 20:22

بآ سلآم
حضور جناب ونجانی وکیل محترم پایه یک دادگستری
بنده در سال 92 یک دستگاه خودرو سواری از برادر خانمم خریداری کردم و با توجه به نسبت فامیلی تعویض پلاک انجام ندادیم و فقط مبایعه نامه تنظیم کردیم و با توجه به اینکه باجناق بنده هم در ساختمان ما هستند مدتی باجناق بنده هم ماشین مورد نظر را استفاده میکردتا اینکه باجناق بنده به جرم قاچاق خودرو سنگین توسط دادسرای انقلاب ارومیه دستگیر شد و زمان دستگیری خودروی بنده در دست ایشان بوده و مامورین خودرو را به ارومیه برده اند با توجه به اینکه هیچ اسنادی دال بر مالکیت خودرو برای باجناق بنده وجود نداشته و علرغم اصرار برادر خانمم و بنده که خودرو متعلق به ماست بازپرس پرونده از تحویل خودرو امتناع نموده و خودرو بنده را به نیت مالکیت باجناقم توقیف داشته است ودر این مدت هیچ گونه مدارک مالکیتی از ما نپذیرفته است و
ولذا با توجه به اینکه اخیرا پرونده به دادگاه ارسال شده به نظر شما ما چگونه و با چه روشی ماشین خود را از توقیف در بیاوریم
با توجه به اینکه در این مدت بنده از روی قولنامه که از برادر خانمم داشتم شکایت کرده و حکم بر اثبات مالکیت خودروی موصوف گرفته ام

با سلام
از آنجا که مالکیت خودرو متعلق به متهم نیست لذا نگهداری یا ضبط آن خلاف قانون است.
ارائه راهکار اجرایی برای نیل به هدف مطلوب ، بعد از بررسی مدارک و مستندات شما امکان پذیر خواهد شد.
با آرزوی توفیق

لک بد شانس پنج‌شنبه 14 دی 1396 ساعت 01:41

با سلام و دعای خیر
دیروز احکامی رو دیدم که به راستی موجبات حیرت اینجانب را فراهم آورده است .

1_فردی به سه اتهام مورد تعقیب قرار می گیرد .
2_در دادگاه بدوی به سه اتهام محکوم می گردد.
3_در دادگاه تجدیدنظر از اتهام اول تبرئه _از اتهام دوم با این استناد با توجه به اینکه شهود به صراحت شهادت داده اند که مرتکب فلان جرم شده است رای بدوی را تایید _و در خصوص اتهام سوم با استناد به اینکه تفهیم اتهام صورت گرفته و در کیفر خواست مورد اشاره بوده و حتی دادگاه تفهیم اتهام کرده است اما اظهار نظری نکرده است در این مورد دادنامه را نقض نموده است و از دادگاه بدوی در خواست رسیدگی معمول را خواستار شده است .
4_در دادگاه بدوی با استناد به اینکه صرف نظر از اینکه شهود در صفحات فلان و فلان اظهارات خود را پس گرفته اند و از اظهارات خود رجوع کرده اند و همچنین با استناد به اظهارات متناقض و ضدو نقیض شهود حکم برائت صادر گردیده است و این حکم به لحاظ عدم تجدیدنظر خواهی قطعی گردیده است.


حال این سوال مطرح است به لحاظ اینکه استناد و نتایج هر دو حکم متفاوت می باشد در خواست اعاده دادرسی کرد؟و یا اگر شاکی در حضور دونفر اقرار کند که دلایل وی ساختگی بوده است می توان اعاده دادرسی کرد ؟

با تقدیم احترام

باسلام
عناوین اتهام اگر متفاوت باشند مورد از موارد اعاده دادرسی نیست.
صرف اقرار دو نفر مبنی بر دلایل ساختگی از موارد اعاده دادرسی نیست مگر اینکه این افراد از شهود باشند و مبنای رای دادگاه نیز به استناد شهادت شهود باشد.
موفق باشید

امیر علی دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 17:04

سلام ببخشید دوستم به جرم سرقت براش حکم صادر کردن ۲سال با ۶۰ ضربه شلاق طبق اظهاراتش یکی از شاکی ها مدارک ارایه نداده و پرونده پس از حکم اول به داداگاه تجدید نظر رفته و دوسال به ۱۸ ماه تبدیل کرده حالا میخوایم اعتراض کنیم به دیوان عالی کشور ایا قبول میکنن

باسلام
برای اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور باید دلیل جدید مبنی بر بی گناهی متهم وجود داشته باشد و این دلیل در دادگاه بدوی و تجدیدنظر ارائه نشده باشد.
برای مطالعه بیشتر به نوشته اینجانب با عنوان «اعاده دادرسی در آرای قطعی کیفری» مندرج در همین وبسایت مراجعه کنید.

http://vakilpayeh1.blogsky.com/1394/05/27/post-17/اعاده-دادرسی-در-آرای-قطعی-کیفری

بابک آریان جمعه 12 خرداد 1396 ساعت 13:39

با سلام
یک واحد آپارتمان که سند و کلیه مدارک آن بنام بنده است در زمانی که در ایران حضور نداشتم توسط مادرم تصرف شده و سپس به شخص دیگری اجاره داده شده،در مراجعت به کشور با شکایت از هر دو نفر پس از یکسال دادگاه رای به یکسال حبس و پرداخت اجرت المثل و خلع ید از ملک داد،اما دادگاه تجدید نظر با اعلام اینکه "عنصر روانی تجدید نظر خواه مفقود به نظر میرسد"رای قطعی به برائت متهم صادر کرده است
آیا به عنوان شاکی در این پرونده میتوانم در دیوان عالی تقاضای اعاده دادرسی کنم؟
باتوجه به اینکه رای برائت برای متهمه صادر شده تقاضای بنده وجاهت قانونی دارد؟

باسلام
از احکام قطعی دادگاههای کیفری فقط «محکوم علیه» و وکیل وی می تواند درخواست اعاده دادرسی از دیوان عالی کشور نماید و با توجه به توضیحاتتان، شما شاکی بوده اید بنابراین درخواست اعاده دادرسی برای شما امکان پذیر نمی باشد.
مع الوصف صدور رای بر برائت به معنای تضییع حق شما نمی باشد و می توانید از مجاری دیگر به تمامی حق و حقوق خود برسید.
در صورت تمایل، آدرس دفتر در صفحه نخست وبسایت درج گردیده است.
شماره تماس 09124284550
موفق باشید

سیدعلی سه‌شنبه 1 فروردین 1396 ساعت 00:45

باسلام جناب ونجانی
ضمن تبریک عیدنوروز و حلول سال جدید و آرزوی سال پربار برای جنابعالی، و سپاس ازاینکه پاسخ سوال بنده رو سریع فرمودین، درخصوص ابهام موجود در دوبخش بودن اتهام شامل تبانی و کلاهبرداری باید عارض باشم که اتهام فقط تبانی میباشد که در دادنامه هم به آن تصریح شده است و به نظر بنده اشاره قاضی به رد مال مورد کلاهبرداری، استناد به ماده دو قانون تبانی میباشد و همانگونه که حتما شما هم حتما مستحضرید، به بیان ماده دو قانون موصوف: اشخاصی که به عنوان شخص ثالث در دعوایی وارد شده یا بعنوان شخص ثالث بر حکمی اعتراض کرده یا بر محکوم به حکمی مستقیما اقامه دعوی نمایند و این اقدامات آنها ناشی از تبانی با یکی از اصحاب دعوی برای بردن مال یا تضییع حق طرف دیگر دعوی باشد، کلاهبردار محسوب و علاوه بر تادیه خسارات وارده به مجازات کلاهبرداری محکوم خواهند بود..تبانی هریک از طرفین دعوای اصلی با اشخاص فوق نیز در حکم کلاهبرداری است و مرتکب به مجازات مذکوره محکوم میگردد.
البته امیدوارم که نظر شما هم همین باشد؟
ضمنا اگر جنابعالی ساکن تهران باشید مایه افتخار خواهد بود تا در موارد لزوم از مشاوره و مساعدت های شما بهره مند باشم
شماره بنده: ۰۹۱۲۱۹۷۸۸۵۳ سیدعلی هاشمی
باسپاس مجدد و التماس دعا

با سلام و تبریک متقابل
رای و استدلال محکمه را باید دید و آن را با قوانین سنجید و تطبیق کرد.
بله دفتر اینجانب در تهران است و تلفن و ادرس دفتر در صفحه نخست سایت درج شده است.
http://vakilpayeh1.blogsky.com/

سیدعلی شنبه 28 اسفند 1395 ساعت 22:08

دادگاه کیفری بدوی دو نفر را بصورت غیابی و به اتهام تبانی برای بردن مال غیر هرکدام را به تحمل ۴سال حبس تعزیری و ردمال مورد کلاهبرداری محکوم میکند.
متهم اول پس از واخواهی و ارائه دلایل موفق به اثبات عدم تبانی با متهم دیگر شده و حکم برائت میگیرد.
متهم دوم واخواهی نموده و دلایل خود را اعلام مینماید و مهمتر اینکه اینکه جرم تبانی شکلا و ماهیتا جرمی است که حداقل باید دونفر بوده و باهم برعلیه شخص دیگر تبانی نمایند و در واقع به تنهایی موضوعیت ندارد و بعبارتی با برائت یکی از طرفین، متهم دوم نیز تبرئه میشود. ماده ۳۰۸ ق.آ.د.م هم درخصوص واخواهی اعلام میکند که چنانچه رای صادره در واخواهی قابل تجزیه و تفکیک نباشد، رای مزبور درخصوص متهمین دیگر پرونده هم حتی اگر واخواهی نکرده باشند تسری خواهد داشت، حال با توجه به اینکه جرم تبانی بین دونفر درصورت تبرئه یکی از آنها درخصوص طرف دوم موضوعیت ندارد و بعبارتی محکوم کردن یک نفر به جرم تبانی ، عجیب و بی معنی و فاقد وجاهت قانونی میباشد در حالیکه دادگاه موصوف متهم اول را تبرئه و رای واخواهی شده ی متهم دوم را بدلیل عدم دفاعیات کافی و مستدل تایید و استوار مینماید!!! درحالیکه به صراحت ماده ۳۰۸ ایشان حتی اگر واخواهی هم نمیکردند، رای برائت درخصوص ایشان هم تسری داشت،، و جالبتر اینکه دادگاه تجدیدنظر هم بدلیل تاخیر وکیل تجدیدنظرخواه، ضمن قبول نکردن شرکت وکیل درجلسه و بدون قبول لایحه و شنیدن دفاعیات وکیل و تجدیدنظرخواه حکم صادره را تایید و فقط مجازات حبس را از ۴سال به یکسال تقلیل میدهد!!!
حال با توجه به این اشتباه فاحش و تضییع مسلم حقوق تجدیدنظرخواه، به نظر شما تقاضای اعاده دادرسی و نقض حکم صادره توسط مراجع ذیربط مورد پذیرش واقع میشود یا خیر؟؟

با سلام
1-از طاهر عبارات شما برمی آید که دادگاه به دو جرم رسیدگی کرده یک تبانی برای بردن مال غیر و دو کلاهبرداری که هر یک عنوان و مجازات جدگانه دارد و مجازات اشد قابل اجرا است. 2-اگر جرم تبانی بین دو نفر باشد و احد از آنها تبرئه شود محکوم کردن دیگری به جرم تبانی محل ایراد است3-دیوان در مواردی با تفسیر موسع جهات اعاده دادرسی ،در خصوص عمل مجرمانه بین دو نفر که دادگاه در شرایط یکسان یکی را تبرئه و دیگری را محکوم میکند را از جهات موجه اعاده دادرسی محسوب و رای صادره را نقض نموده است.

محمد سه‌شنبه 26 بهمن 1395 ساعت 20:37

با سلام قانونگذار رسیدگی به دعواهای خاص را به مراجع تخصصی واگذار کرده. در خصوص چاههای فاقد پروانه مطابق قانون تعیین تکلیف سال 89 صلاحیت رسیدگی با کمیسیون امور ابهای زیر زمینی واگذار کرده حال اینکه دادگاه بدون توجه به رای کمیسیون مربوطه و اداره مربوطه رای به پر نمودن داده ایا میتوان درخواست ادعاده دادرسی کرد.

باسلام در امور و موضوعات حقوقی ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی حاکم است و در موضوعات کیفری ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری، لذا در خصوص سوال شما باید به قانون مربوطه مراجعه کرد اگر مقرره ای در مورد اعاده دادرسی نبود باید به ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی بعنوان قاعده کلی رجوع نمود.

عباسی چهارشنبه 13 بهمن 1395 ساعت 16:20

با سلام بنده به با یک نفر درگیر شدم و به اتهام تخریب خوررویی که اصلا در محل وجود نداشته محکوم به نحمل سه سال حبس شده ام و این رای هم در داگاه تجدید نظر تایید شد حال یکی حاظر و در دفتر اسناد رسمی شهادت داده است که به عنوان شاهد عینی درگیری در زمان درگیری خودرویی در محل حضورنداشته است. آیا میتونم از این رای دادگاه اعاده دادرسی کنم؟

با سلام
باید دید که دادگاه با چه استنادی رای بر محکومیت شما بابت تخریب صادر کرده است به بیان دیگر ادله اثباتی جرم تخریب در نظر دادگاه چه بوده است. با وجوداین، شما می توانید درخواست اعاده دادرسی را به استناد یکی از بندهای ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری به دیوان عالی کشور ارائه نمایید. اینکه ارائه شهادت نامه موثر است یا خیر بستگی به محتویات پرونده دارد. موفق باشید

سید امیر حسبنی چهارشنبه 24 آذر 1395 ساعت 00:03

سلام ممنون اطلاعات مفیدی بود

علیرضا سه‌شنبه 25 آبان 1395 ساعت 22:23

با سلام وخسته نباشی ایا رای که مورد تایید دیوان عالی قرار گرفته باشد را میتواند دادستان مرکزی استان تاثیری بر آن بگذارد چون با توجه به مدارک جدید و اعاده دادرسی به دادستان مرکزی استان ایشان دستور دادن که ثبت دفتر و پیوست پرونده شود

باسلام
سوالتان مبهم است . جهت اخذ پاسخ صحیح می تواتنید تماس بگیرید.

علیرضا شنبه 22 آبان 1395 ساعت 23:40

با سلام بنده به علت پرونده سازی یکی از دوستانم محکوم به سه سال حبس شدم به اتهام ادم ربایی و دیوان هم تایید کرده است که الان شاکی که قبل از صدور حکم رضایت داده بود از این موضوع ناراحته ودر دفتر خانه اعلام نموده که اشتباه کردم وپشیمانم الان من باید با چه ماده ای اعاده دادرسی بدهم

باسلام
صرف رضایت شاکی از موجبات اعاده دادرسی نیست. مگر اینکه ادله اثبات جرم مخدوش شود مثلا کذب بودن شهادت شهود احراز گردد یا اینکه دلیل جدیدی ارائه شود که در اینصورت از موجبات اعاده دادرسی مذکور در ماده 474قانون آیین دادرسی کیفری خواهد بود.
باوجوداین، رضایت شاکی اگر دارای شرایط خاصی باشد که اصل موضوع جرم تحت الشعاع قرار بگیرد میتواند قابلیت رسیدگی داشته باشد که نیاز به بررسی دقیق موضوع با ملاحظه مدارک و مستندات شما می باشد. موفق باشید

افشین محمدى دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت 01:17 http://www.@iidcard .ir

باسلام
بنده به جرمى محکوم شدم که در تاریخ اعلامى جرم در زندان دیگرى به سر میبردم ولى دادگاه بدوى اینجانب رأی محکوم کرد وتجدید نظر نیز مقدارى از شکایت شکات را رد کرد و بنده را به مابقى محکوم کرده
ایاد أین ادله محکمى برأى أعادى دادرسى میباشد ومعمولا چه مقدار زمان میبرد تا توقف حکم صادر گردد
باتشکر

سلام
اگر به اتهامی متهم شده اید که در زمان وقوع در زندان بوده اید(ونیز در مرخصی هم نبوده اید) و این امر برای دادگاه مسجل شده باشد محل تأمل است که چرا به این موضوع ترتیب اثر داده نشده است. گرچه این موضوع به صورت صریح از موارد اعاده دادرسی نمی باشد ولیکن درخواست اعاده دادرسی را حتماً به دیوان ارائه کنید و موضوع ادعایی اگر احراز شود در ماهیت قطعا موثر خواهد بود. اگر اعاده دادرسی پذیرفته شود اجرای حکم متوقف خواهد شد و رسیدگی برای اعاده دادرسی در دیوان نیز به سرعت انجام میشود. موفق باشید

امیر جمعه 30 مهر 1395 ساعت 23:18

باسلام من یکبار در دیوان اعاده دادرسیم پذیرفته شد وپرونده به دادگاه تجدیدنظر رفت ولی متاسفانه طرفم مجدادا اعمال نفوذ کرده وحکم قبلی تایید شد ایا میتونم مجدد اعاده بدم وایا برای اجرای حکم مجددا اجراییه صادر میشه یا برگ جلب صادر میشه با تشکر . کاکایی 09188665806

باسلام
پرونده اگر کیفری باشد منعی برای ارائه مجدد اعاده دادرسی نیست ولی اگر موجب اعاده دادرسی همان قبلی باشد اغلب مورد پذیرش قرار نمی گیرد.
خیر اجرائیه صادر نمی شود باتوجه به اینکه با قبول اعاده دادرسی،اجرای حکم متوقف شده بود با تایید حکم ،توقف نیز زایل میشود و احضاریه ارسال میگردد.
موفق باشید

Siyavash چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 22:03

با سلام و شب بخیر آیا در پرونده حقوقی اعتراض به قرار اعاده دادرسی از ماده 474 کیفری استفاده نمود یعنی این ماده مشترک است بین حقوقی میبری اگر جواب منفی است کدام ماده مربوط به پرونده حقوقی به اعتراض صدرالاشاره است با کمال تشکر

باسلام
ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری صرفاً مربوط به آراء کیفری است. در خصوص آراء حقوقی ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 مجری است. موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد